کپی رایتینگ یکی از مباحث بسیار جالب است. به نظرم این شغل یه جورایی هم کار است و هم هنر. با توجه به روند رو به رشد تبلیغات، قطعا یکی از پر درآمدترین مشاغل خواهد بود. البته مانند هر شغل دیگری نیاز به تخصص چند جانبه دارد.
یکی از سوالاتی که ذهن بسیاری از افراد را در گیر می کند این است که برای اقدام به فروش کالا باید چطور شروع کنیم؟ این سوال را بسیاری از ما در ذهن داریم و همیشه می خواهیم راهی پیدا کنیم تا شروع به فروش کالاها کنیم و به تبع آن سود ببریم. ولی شغل فروش دارای پیچیدگی های خاص خود است و قطعا مسیر پر پیچ و خمی خواهد بود. خب چه کنیم؟ راه آن ساده است. باید شروع کنیم. یعنی با فروش یک قلم کالای ساده شروع کنیم. چه کالایی؟ هیچ فرقی نمی کند. مهم شروع کردن است و اینکه با این مسیر آشنا شویم.
به نظر من در کل زنجیره تولید محصول تا رسیدن محصول به دست مشتری، سخت ترین مرحله فروش است. فروش نیاز به ارتباطات قوی ، تمرکز خوب و هوش عالی دارد. فقط کسی که دارای تمام شرایط باشد می تواند با ممارست بسیار موفق باشد. ولی قرار نیست ما بهترین باشیم و می توانیم خوب باشیم و کار کنیم.
پس به نظر من شروع کنید
افرادی که به دنبال کار می گردند معمولا برخی اشتباهات رایج را مرتکب می شوند که سبب می شود آن فرصت شغلی را از دست بدهند. لذا این موارد برای اینکه فرصت شغلی از دست نرود بسیار مهم هستند:
1-در شبکه های اجتماعی اطلاعات نادرست درج نکنید
2- برای هر شغل معین، یک رزومه مشخص تهیه کنیم
3- نامه و رزومه را چندین بار بخوانیم و تصحیح کنیم
4- در مورد شرکت تحقیق کنیم و اطلاعات داشته باشیم
5- استفاده درست از شبکه اطلاعات فردی
6- برای هر کاری که درصد قابل توجهی با شما تطابق دارد اپلای کنید.
این موارد اگر رعایت شوند در گرفتن کار بسیار مفید هستند.
فروش معضلی است که بسیاری از استارت آپ ها با آن درگیر هستند. اکثر افراد به دلیل اینکه قادر به تولید محصول و یا خدماتی می باشند ، شروع به راه انداختن یک کسب و کار جدید می کنند و با مشکلات بسیار زیاد محصول مورد نظر خود را عرضه می کنند. ولی هنگامی که به مرحله فروش می رسند با مشکلات جدی مواجه می شوند.
می توان گفت سخت ترین مرحله در چرخه ی یک محصول فروش و بازاریابی آن است. بنابراین بهتر است هر کسی که به فکر شروع یک کار جدید می افتد ابتدا به فروش آن محصول و یا خدمات بطور جدی فکر کند. زیرا نه تنها این امر یک تخصص جدی و مهم است بلکه بسیار هزینه زا نیز می باشد. در دنیای امروزی تبلیغات موثر با هزینه های بسیار زیادی مواجه است و بستر سازی برای این نوع تبلیغات و ایجاد رسانه مناسب را نباید کم اهمیت شمرد.
در کسب و کارهای سنتی، روابط کارکرد اصلی را در بازاریابی و فروش داشت ولی در کسب و کارهای مدرک قطعا عامل اصلی فروش موتورهای جستجو مانند گوگل می باشند. بنابراین باید توجه کافی و وافی بر این حوزه داشت.
فرق مدیر با رهبر در سازمان ها و شرکتها چیست؟ این دو روش کاملا متفاوت می باشند که جهت راهبری به کار گرفته می شود. رهبرها گروهی را دارند که با جان و دل برایشان کار می کنند ولی مدیران گروهی را دارند که به دلیل سیستمهای اداری برای مدیر کار می کنند.
1- مدیران هدف مشخص می کنند ولی رهبران چشم انداز
2- رهبران تغییر می خواهند ولی مدیران حفظ شرایط
3- رهبران خاص و منحصر بفر هستند
4- رهبران برخلاف مدیران، ریسک می کنند
5- رهبران تفکرات بلند مدت دارند و مدیران کوتاه مدت
6- رهبران رشد را با یافته ها و ورودی های جدید جلو می برند
7- رهبران در پی روابط هستند و مدیران در پی سیستمها
8- رهبران مربی می باشند ولی مدیران هدایت کننده
9- رهبران طرفدار دارند ولی مدیران کارمند
منبع :
دوستان زیادی داشتم که برای ویزای جاب سیکر آلمان ثبت نام کرده بودند و سالها منتظر ماندند. در آن زمان فکر اینکه چند سال منتظر دریافت ویزا بمانم و در انتها نیز فقط تازه باید رفت و دید که چه می شود اصلا برایم شرایط مناسبی نبود. ولی چند تا از دوستان رفتند و کار گیر آوردند و الان هم مشغولند.
حالا دارم تاسف می خورم که چرا اونموقع اقدام نکردم.
واقعا زندگی را اگر در لحظه درنیابی فقط افسوس باقی می ماند
سوالی که شاید خیلیا باهاش سر و کله می زنند و شاید هر کسی یه جوری براش راه حلی پیدا می کنه و طبق اون راه حل عمل می کنه اینه که با این ژن های خوب که اجبارا بر سرمان گذاشته اند چه کنیم؟
ماجرا چیست؟ ابتدا لازم میدانم مقدمه ای را ذکر کنم. چندین سال است که آقا زاده ها و یا ژن های خوب بر بسیاری از شرکت ها و سازمان ها مسلط شده اند و هر جا که می رویم مدیر ارشد و صاحب آن سازمان این افراد هستند. این افراد دارای مشخصه هایی هستند که شاید برای برخی افراد که با آنها تماس نداشته اند غریب باشد.
مشخصه های بارز ژن های خوب یا همان آقا زاده های قدیم:
ادامه مطلب ...
در وضعیت بسیار بدی از لحاظ شغل و کار قرار داریم. نمی دونم اگر این شرایط ادامه پیدا بکنه چند نفر دیگه تا آخر سال بیکار می شوند. من قطعا این نابسمانی را مستقیما به مدیریت نسبت می دهم و اعتقاد دارم با مدیریت صحیح می توان بسیاری از مشکلات را حل کرد.
منابع بسیار زیادی در کشور وجود دارد و اینکه با این همه ثروت وضعیت اقتصادی و معیشتی اینقدر بد باشد قطعا پذیرفته شده نیست.
امیدوارم شرایط بهتری را در پیش داشته باشیم.
بازاریابی یکی از مراحل مهم در کسب و کارها می باشد. خصوصا وقتی یک کسب و کار مراحل اولیه حیات خود را طی می کند ، این مهم بسیار حائز اهمیت خواهد بود.
یک جمله بسیار معروف وجود دارد که می گوید بسیاری از استارت آپ ها در مراحل اولیه کار شکست می خورند. دلایلی که برای این امر ذکر می شود حول و حوش عدم اهمیت دادن به بازار می باشند.
در حقیقت یافتن بازار درست برای محصول و خدمات از اهمیت کمتری از تولید محصول و خدمات ندارد.
بسته به اندازه و درجه بلند پروازی استارت آپ، می توانید بازاریابی استارت آپ خود را برنامه ریزی کنید.
برخی از استارت آپ ها حالت چراغ خاموش را ترجیح می دهند تا زمان توسعه طولانی تر شود. با این حال، بعضی دیگر تصمیم می گیرند با سر و صدای زیاد شروع به کار کنند و به جهانیان بشناسانند که چه چیزهایی برای ارائه دارند. این موضوع بستگی به ایده های صاحبان آن کسب و کار دارد.
تقریباً 540،000 نفر سالانه صاحب مشاغل کوچک می شوند. این تعداد نباید ساده در نظر گرفته شود – زیرا هر یک از این صاحبان مشاغل رقیب بالقوه برای سرمایه گذاری شما نیز هستند.
بازاریابی برای یک استارت آپ دقیقاً چیست و چگونه می توانید از آن نهایت استفاده را ببرید؟ مزایای احتمالی و گرفتاری هایی که شما باید از آن آگاه شوید چه مواردی هستند؟
مصاحبه کاری یکی از مراحل بسیار مهم در به دست آوردن شغل جدید می باشد. بهتر است پس از طی مراحل طولانی و رسیدن به یک مصاحبه کاری جدید ، حتما با آمادگی کامل در مصاحبه حضور یابیم.
برای آمادگی حضور در مصاحبه کاری باید رزومه ای قوی ایجاد نماییم. در مصاحبه کاری تمرکز کامل بر شغل مربوطه داشته باشیم و مطالب مفیدی که در این لینک اشاره شده است را به کار گیریم.
با امید موفقیت